اخلال در حجم پولی و راه حل آن
براساس بررسی های به عمل آمده حداقل ده درصد پولهای در گردش اسکناس های فرسوده و اقلام منسوخ شده می باشد که باید از حجم پول در گردش کسر شود البته تا 90درصد آنها بازیافت شده و بجای ان مسکوک تا اسکناس جدید چاپ می شود. اما در چاپ اسکناس دقت کافی صورت نمی گیرد و صفرها در برخی جاها حذف نمی شود. و بانکها هم هنوز سیستم حسابداری آن را نپذیرفته اند لذا نیاز به ستونهای حسابداری عریض تری دارند که عملکرد شبا را با مشکل مواجه می کند. حتی بودجه دولت نیز با این ارقام جدید بسته نمی شود و این اختلال بزرگی در سیستم مالی و بانکداری کشور است. به لحاظ روانی نیز مردم را به ارزش پول ملی نا امید می کندد. اما با این حال بیش از سی درصد پولهای ایران در کشورهای همسایه و خارجی گردش می کند که در حسابداری ملی به آن توجه نمی شود لذا تبلیغات دشمنان در بی ارزش جلوه دادن پول ملی تاثیر گذار می شود.
اگر نفت ایران یا بقیه کالاهای صادراتی به پول ایران فروخته شود، این پولهای سرگردان خارجی جمع آوری شده و نیاز به دلار را به حداقل خود کاهش می دهد. به طور مثال سالی ده هزار میلیارد تومن از طریق افغانی های مقیم ایران یا عراقی ها به کشور عراق و افغانستان و پاکستان منتقل می شود(دستمزد یا گدایی). اگر نفت یا گازوییل و مصالح، برق ایران به تومن فروخته شود همه این پولها بر می گردد. و نیازی به چاپ مجدد پول نیست و لذا حجم پول در گردش به واقعیت نزدیکتر می شود. به این باید اضافه کرد آن پولهایی که به پولهای یخ زده یا منجمد باید نامگذاری کرد. که تقریبا سی درصد پولهای در گردش در بین مردم وجود دارد ولی جریان ندارد. مثل اینکه برخی ها آن را زیر فرش یا لای متکا می گذارند و یا در گاوصندوقها نگهداری می کنند و یا به عنوان تبرک و تمین و عتیقه و این سریال و آن سریال از خرج کردن آن خودداری می کنند. این پولها غیر از ان است که بعنوان ضمانت یا امانت بدون دست خوردگی سالها خاک می خورند. لذا چنانچه تصور یک کوه یخ را به آن تشبیه کنیم بسیار مناسب خواهد بود. اطلاعاتی که مار حجم پول داریم مانند نوک قله کوه یخ است که از آب بیرون است. والا اغلب ان منجمد شده و قابل رویت یا احصا نیست. و اشتباه بانک مرکزی این است که همه آنها را حجم پولی حساب کرده و باعث وحشت اقتصاد دانان می گردد. اما از انسو ذخیره های ارزی را ناچیز جلوه می دهد تا این وحشت را دوچندان کند. ذخیره ارزی در واقع در امد های ارزی ایران در نزد بانک مرکزی ایران فقط نیست. که گاهی ان را منفی هم اعلام می کنند! بلکه 120سال فروش نفت با سالی حداقل 120میلیارد دلار تا کنون به بانک مرکزی نرسیده است. اگر بانک مرکزی هم اعلام وصول می کند یا سند خزانه صادر می کند فقط روی کاغذ است. یعنی دلاری وجود ندارد بلکه مقدار موهومی با ضریب ریالی درج می کنند و نامش را در امد ارزی یا در امد نفت می گذارند. چون همانطور که در سالهای اخیر می بینیم به بهانه سویفت یا تحریم هیچ پولی به داخل نمی رسد. البته دلارهای موجود بیشتر چمدانی ، همراه مسافر یا ارز های قاچاق مکشوفه است. والا 50سال در امد نفت ایران را انگلیس برد، 30سال آمریکا و 40سال هم شوروی و چین. و قیمت نفت را به دلار حساب کردند ولی ندادند! بانک مرکزی هم به خیال خود آنها را ضریب ریالی داد و ثبت کرد و در بودجه هم منظور شد. در واقع ذخایر ارزی ایران نزد دوستان و دشمنان هما 15تریلیون دلار است که یا نمی دهند و یا بجای ان کالاهای بنجل و تاریخ گذشته می فرستند. آنهم باقیمت های بالا.(به بهانه تحریم شکنی)مانند کره که چند بسته ماسک هدیه کرد به ازای 7میلیون دلار بدهی!
Disruption of monetary volume and its solution
According to studies, at least ten percent of the money in circulation is worn-out banknotes and obsolete items that should be deducted from the amount of money in circulation, of course, up to 90 percent of them are recycled and coins are printed instead of new banknotes. But not enough care is taken in printing banknotes and zeros are not deleted in some places. And the banks have not yet adopted its accounting system, so they need wider accounting columns, which makes the night"s performance difficult. Even the government budget is not closed with these new figures, and this is a big disruption in the country"s financial and banking system. Psychologically, it also frustrates people with the value of the national currency. However, more than 30% of Iran"s money circulates in neighboring and foreign countries, which is not taken into account in national accounting, so the propaganda of the enemies is effective in devaluing the national currency. If Iranian oil or other export goods are sold in Iranian currency, this stray foreign currency is collected and the need for dollars is reduced to a minimum. For example, tens of billions of tomans a year are transferred to Iraq, Afghanistan, and Pakistan through Afghans living in Iran or Iraqis (wages or begging). If oil or diesel and materials, Iranian electricity is sold in tomans, all this money will be returned. And there is no need to reprint money, so the amount of money in circulation is closer to reality. To this must be added the money that should be named frozen or frozen money. That there is about thirty percent of the money in circulation among the people but it does not flow. It is as if some people put it under the carpet or on a mat, or keep it in safes, or refuse to spend it as a blessing, a guarantee, an antique, and this series and that series. This money is other than being eroded for years as a guarantee or trust without tampering. Therefore, if we compare the idea of ??an iceberg to it, it would be very appropriate. The information that we have about money is like the tip of an iceberg that is out of the water. Vala is often frozen and invisible. And the mistake of the central bank is to calculate all of them in terms of money supply and it scares economists. But Enso downplays foreign exchange reserves to double that panic. In fact, foreign exchange reserves are not limited to Iran"s foreign exchange earnings with the Central Bank of Iran. Which is sometimes declared negative! Instead, 120 years of oil sales with at least $ 120 billion a year have not yet reached the central bank. If the central bank also receives a receipt or issues a treasury document, it is only on paper. That is, there is no dollar, but they enter an imaginary amount in Rials and name it in foreign exchange or oil revenue. Because, as we have seen in recent years, no money enters under the pretext of Swift or sanctions. Of course, most of the available dollars are luggage, passengers or smuggled currencies. Vala took 50 years of Iranian oil revenue to Britain, 30 years to the United States and 40 years to the Soviet Union and China. And they calculated the price of oil in dollars but did not give it! The Central Bank also gave them a coefficient in Rials and registered them and included them in the budget. In fact, Iran"s foreign exchange reserves with Homa"s friends and enemies are $ 15 trillion, which they either do not pay or send junk and outdated goods instead. High prices. (Under the pretext of breaking the embargo) Like Korea, which donated several packages of masks for $ 7 million in debt!
اختلال الحجم النقدی وحلها
وفقًا للدراسات ، فإن ما لا یقل عن عشرة بالمائة من الأموال المتداولة عبارة عن أوراق نقدیة مهترئة وعناصر قدیمة یجب خصمها من مبلغ الأموال المتداولة ، بالطبع ، یتم إعادة تدویر ما یصل إلى 90 بالمائة منها ویتم طباعة العملات المعدنیة بدلاً من الأوراق النقدیة الجدیدة. ولکن لا یتم الحرص الکافی فی طباعة الأوراق النقدیة ولا یتم حذف الأصفار فی بعض الأماکن. والمصارف لم تعتمد بعد نظامها المحاسبی ، لذا فهی بحاجة إلى أعمدة محاسبیة أوسع ، مما یجعل أداء اللیل صعبًا. حتى میزانیة الحکومة لم تغلق بهذه الأرقام الجدیدة ، وهذا اضطراب کبیر فی النظام المالی والمصرفی للبلاد. من الناحیة النفسیة ، فإنه یحبط الناس أیضًا بقیمة العملة الوطنیة. ومع ذلک ، فإن أکثر من 30? من أموال إیران یتم تداولها فی دول مجاورة وأجنبیة ، وهو ما لا یؤخذ فی الاعتبار فی الحسابات القومیة ، لذا فإن دعایة الأعداء فعالة فی تخفیض قیمة العملة الوطنیة. إذا تم بیع النفط الإیرانی أو سلع التصدیر الأخرى بالعملة الإیرانیة ، یتم جمع هذه العملة الأجنبیة الضالة وتقلیل الحاجة إلى الدولار إلى الحد الأدنى. على سبیل المثال ، یتم نقل عشرات الملیارات من تومان سنویًا إلى العراق وأفغانستان وباکستان من خلال الأفغان الذین یعیشون فی إیران أو العراقیین (الأجور أو التسول). إذا بیع النفط أو الدیزل والمواد ، والکهرباء الإیرانیة بالتومان ، فسیعاد کل هذا المال. ولا داعی لإعادة طبع النقود ، لذا فإن کمیة الأموال المتداولة أقرب إلى الواقع. یضاف إلى ذلک الأموال التی ینبغی تسمیتها بالأموال المجمدة أو المجمدة. أن هناک حوالی ثلاثین بالمائة من الأموال متداولة بین الناس لکنها لا تتدفق. کأن البعض یضعها تحت السجادة أو على حصیرة ، أو یحتفظ بها فی الخزائن ، أو یرفض إنفاقها نعمة ، وکفالة ، وأثریة ، وهذه السلسلة وتلک. هذه الأموال بخلاف تآکلها لسنوات کضمان أو ثقة دون العبث بها. لذلک ، إذا قارنا فکرة الجبل الجلیدی بها ، فسیکون ذلک مناسبًا جدًا. المعلومات التی لدینا عن المال مثل قمة جبل جلیدی خارج الماء. غالبًا ما یتم تجمید Vala وغیر مرئی. وخطأ البنک المرکزی هو حسابها جمیعًا من حیث عرض النقود وهذا یخیف الاقتصادیین. لکن Enso یقلل من احتیاطیات النقد الأجنبی لمضاعفة هذا الذعر. فی الواقع ، لا تقتصر احتیاطیات النقد الأجنبی على عائدات إیران من النقد الأجنبی مع البنک المرکزی الإیرانی. والذی یتم الإعلان عنه فی بعض الأحیان بأنه سلبی! وبدلاً من ذلک ، فإن 120 عامًا من مبیعات النفط بما لا یقل عن 120 ملیار دولار سنویًا لم تصل بعد إلى البنک المرکزی. إذا تلقى البنک المرکزی أیضًا إیصالًا أو أصدر مستند خزانة ، فسیکون ذلک على الورق فقط. أی ، لا یوجد دولار ، لکنهم یدخلون مبلغًا وهمیًا بالریال ویطلقون علیه اسم النقد الأجنبی أو عائدات النفط. لأنه ، کما رأینا فی السنوات الأخیرة ، لا تدخل الأموال بحجة سویفت أو العقوبات. طبعا معظم الدولارات المتوفرة هی أمتعة أو رکاب أو عملات مهربة. استغرقت فالا 50 عامًا من عائدات النفط الإیرانی لبریطانیا ، و 30 عامًا للولایات المتحدة و 40 عامًا إلى الاتحاد السوفیتی والصین. وحسبوا سعر النفط بالدولار لکنهم لم یعطوه! کما قام البنک المرکزی بإعطائهم المعامل بالریال وقیدهم وإدراجهم فی المیزانیة. فی الواقع ، تبلغ احتیاطیات إیران من النقد الأجنبی مع أصدقاء هوما وأعدائه 15 تریلیون دولار ، وهم إما لا یدفعون أو یرسلون سلعًا غیر مرغوب فیها وعفا علیها الزمن بدلاً من ذلک. غلاء الأسعار. (بحجة کسر الحظر) مثل کوریا التی تبرعت بعدة حزم من الأقنعة مقابل دیون بقیمة 7 ملایین دولار!
Cur isteach ar an méid airgeadaíochta agus a réiteach
De réir staidéir, is nótaí bainc caite agus míreanna as feidhm é ar a laghad deich faoin gcéad den airgead atá i gcúrsaíocht ar cheart a bhaint as an méid airgid a bhí i gcúrsaíocht, ar ndóigh, déantar suas le 90 faoin gcéad díobh a athchúrsáil agus déantar boinn a phriontáil ina ionad. nótaí bainc nua. Ach ní dhéantar dóthain cúraim agus nótaí bainc á bpriontáil agus ní scriostar nialais in áiteanna áirithe. Agus níl a gcóras cuntasaíochta glactha ag na bainc go fóill, agus mar sin tá colúin chuntasaíochta níos leithne ag teastáil uathu, rud a fhágann go bhfuil feidhmíocht na hoíche deacair. Níl fiú buiséad an rialtais dúnta leis na figiúirí nua seo, agus is cur isteach mór é seo ar chóras airgeadais agus baincéireachta na tíre. Go síceolaíoch, cuireann sé bac ar dhaoine freisin le luach an airgeadra náisiúnta. Mar sin féin, scaiptear níos mó ná 30% d"airgead na hIaráine i dtíortha comharsanacha agus eachtrannacha, rud nach gcuirtear san áireamh sa chuntasaíocht náisiúnta, agus mar sin tá bolscaireacht na naimhde éifeachtach chun an t-airgeadra náisiúnta a dhíluacháil. Má dhíoltar ola na hIaráine nó earraí easpórtála eile in airgeadra na hIaráine, bailítear an t-airgeadra eachtrach strae seo agus laghdaítear an gá atá le dollar ar a laghad. Mar shampla, aistrítear na mílte toman in aghaidh na bliana go dtí an Iaráic, an Afganastáin agus an Phacastáin trí na hAfganastáine a bhfuil cónaí orthu san Iaráin nó san Iaráic (pá nó begging). Má dhíoltar ola nó díosal agus ábhair, leictreachas na hIaráine i tomans, cuirfear an t-airgead seo ar ais. Agus ní gá airgead a athchló, mar sin tá an méid airgid atá i gcúrsaíocht níos gaire don réaltacht. Ní mór a chur leis seo an t-airgead ba chóir a bheith ainmnithe reoite nó airgead reoite. Go bhfuil tuairim is tríocha faoin gcéad den airgead i gcúrsaíocht i measc na ndaoine ach ní shreabhann sé. Tá sé amhail is dá gcuirfeadh daoine áirithe é faoin gcairpéad nó ar mata, nó é a choinneáil i safes, nó diúltú é a chaitheamh mar bheannacht, ráthaíocht, seandachtaí, agus an tsraith seo agus an tsraith sin. Tá an t-airgead seo seachas á chreimeadh le blianta mar ráthaíocht nó mar iontaobhas gan cur isteach aireolann siad earraí junk agus as dáta ina ionad. Praghsanna arda (Faoi chúis an lánchosc a bhriseadh) Cosúil leis an gCóiré, a bhronn roinnt pacáistí maisc ar $7 milliún i bhfiacha!